دلواپسان را میتوان طیف جدیدی در میان سیاسیون کشور دانست که گویا بیش از دیگران نگران منافع ملی و از دست رفتن آن ها در مذاکرات هستهای هستند، با این حال به نظر میرسد حضرات دلواپس را باید به بردباری بیشتر فراخواند. در این گزارش، برخی توقعات منطقی مطرح از سوی افکار عمومی و نیز سیاسیون خطاب به گروه دلواپسها را ذکر کرده و به بحث گذاشتهایم.
اینکه همه سیاسیون را موافق جریان مذاکرات هستهای و آنچه ایران و 5+1 در وین بر سر آن به جمع بندی رسیدند بدانیم، توقع بی جایی است. از مدتها پیش هم معلوم شده بود که برخی از سلائق سیاسی، سیاستی را که دولت یازدهم در پیشبرد مذاکرات هستهای با 5+1 در پیش گرفته نمیپسندند و آن را تأئید نمیکنند.

در کنار همه حمایتهایی که در نهان و آشکار از تیم هستهای و عملکرد اعضای این تیم صورت گرفته، نباید از دغدغههای جناح روبرو غفلت ورزید. به هرحال هرگز نمیتوان نسبت به موضوعی آن هم با این کیفیت و در این سطح حساس به دیدگاه واحد رسید.
با وجود این، اگر به مسئله از منظر اعضای تیم هستهای جمهوری اسلامی ایران و به ویژه شخص "سیدعباس عراقچی" بنگریم، موضوع حالتی متفاوت پیدا میکند.

عراقچی معتقد است جناح مخالف جریان مذاکرات هستهای را باید به دو زیرگروه تقسیم کرد؛ دلواپسان دلشکن و دلواپسان دلسوز. گروه اول را می توان کسانی دانست که به رویه جاری معترضند و در عین حال، اغلب، خدمات و اقدامات اعضای تیم هستهای را نیز نادیده میگیرند و در قضاوتها بیانصافی به خرج میدهند.
گروه دوم اما آن هایی هستند که حق انتقاد را برای خود محفوظ میدانند، اما در عین حال در داوریها و تحلیلها جانب انصاف را نگاه میدارند و در عین توجه به تلاشها، نقدهای خود را مطرح میکنند. برای گروه اخیر، هدف وسیله را توجیه نمیکند و لذا نقدها به هر قیمت و بهایی مطرح نمیشود.
تیم هستهای بر اساس آنچه در اخبار مربوط به مذاکرات جلوهگر شده، از عملکرد گروه اول آزرده خاطر است، اما در عین حال با سعه صدر مواضع گروه دوم را مورد توجه قرار میدهد. به نظر میرسد عملکرد تیم هستهای، زمانی بیش از پیش میتواند موثر و مفید باشد و جمهوری اسلامی ایران را در موضع دلخواه خود قرار دهد که باب انتقاد سازنده و غیر تخریبی به روی منتقدان گشوده باشد. از آن سو، انتقادها نیز با رعایت جوانب اخلاق و انصاف مطرح شوند.

به نظر میرسد تیم هستهای تا این لحظه به گواهی بسیاری از اظهارات و تحلیلها پا را از عرصه خطوط قرمز و منافع ملی مورد نظر نظام جمهوری اسلامی بیرون ننهاده و اساساً سوابق اعضای این تیم نیز نشان میدهد که همواره پای منافع و مصالح کشور ایستادهاند و پافشاری داشتهآند.
به ویژه این ادعا نسبت به شخص آقای ظریف وزیر محترم امور خارجه قابل طرح است. وی ثابت کرده کسی نیست که اهل مماشات با متخاصم و عبور از خطوط قرمز و نادیده گرفتن منافع و مصالح ملی باشد. شاهد صادق این مدعا نیز اظهار نظر برخی سیاسیون است که سال ها از نزدیک با وی مراوده و همکاری داشتهاند.(ازجمله بنگرید به سید صادق خرازی، سفیر کشورمان در فرانسه در دولت اصلاحات)

به هر تقدیر، به نظر میرسد باید صبور بود و دید نهادهای عالی ذیصلاح در جمهوری اسلامی ایران به ویژه شورای عالی امنیت ملی در نهایت نسبت به مذاکرات هستهای و آنچه در ادبیات سیاسی امروز کشور به "برجام مذاکرات هستهای" مرسوم شده است به چه تصمیمی خواهند رسید و چگونه اقدام خواهند کرد؟
اجازه بدهیم فرآیند حقوقی و سیاسی مربوط به مذاکرات هستهای در نهادهای تصمیمگیر در سطح داخلی طی شود. باشد که به یاری ایزد منان، اجماع ملی بر سر موضوع هستهای، این بار نیز به بهترین صورت جلوهگر شده و بهترین و بخردانهترین تصمیم در این مورد اخذ گردد.
همه آن هایی که در قضاوت ها و تحلیل های خود نسبت به جریان مذاکرات هسته ای،احیاناً جانب اتصاف را نگاه نمی دارند یا در تحلیل ها قدری عجله و ناشکیبایی به خرج می دهند، به یاد داشته باشند که توصیه مقام معظم رهبری، هموراه به طور کلی و نیز در مورد مذاکرات هسته ای به طور خاص، لزوم حفظ اتحاد و انسجام ملی است تا مبادا موضوع هسته ای به عاملی برای این اتحاد و انسجام تبدیل گردد.

و سخن آخر اینکه در دنیای زر و زور و تزویر کنونی بهتر است "صفشکن جبهه غیر خودی" باشیم نه "دل شکن جبهه خودی."
:: برچسبها:
ذاکرات هسته ای ، جمع بندی ، تیم هسته ای ، موافقان ، مخالفان ، توافق هسته ای ، دلواپسان ,
:: بازدید از این مطلب : 133
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0